بهزاد فراهانی، بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر از
نگارش دو فیلمنامه و پیشنهاد بازی در یک سریال تلوزیونی خبر داد.
بهزاد فراهانی بازیگر سینما و تلوزیون و تئاتر ضمن بازدید
از نمایشگاه نقاشی گروهی که به نفع بیماران شیزوفرنی در گالری «طراحان آزاد» به
همت پرویز حبیب پور ، منیر زمانی، سوسن اتحاد، پویا آقاجانی و جمع کثیری از
هنرمندان؛ برگزار شد؛ در گفتگو با خبرنگار دیباچه درخصوص فعالیتهای اخیر خود گفت:
این روزها درگیر نوشتن یک قصه هستم که به تعبیری شاید برای نسل جوان نباشد اما
برای خودم زیباست؛ درواقع خیز مشترکی بین ایران و هند است که اگر تمام شود به امید
خدا شرایط ساخت آن مهیا میشود.
به جز این کار نمایشنامهای دارم که از نظر خودم پایانش
مشخص شده است اما از نظر همسرم هنوز تکمیل نیست. در این مدت دو
بارکار را بازخوانی کردهام تا به پایانی ثانوی برسم اما باز هم به این
نتیجه رسیدم که پایان کار همین است. فکر میکنم با گذشت زمان بتوانم پایان بهتری
برای این نمایشنامه پیدا کنم و زمانی که تمام شود دوست دارم که ساخته شود.
« فراهانی» در ادامه در خصوص فعالیتهای جدید خود در عرصه
بازیگری اظهار کرد:از طرف تلویزیون پیشنهاد بازی در سریالی را دریافت کردم که ضبط آن
درشمال است؛ هنوز فیلمنامه را نخواندم اگر خوب باشد قطعا بازی میکنم اگر نه قبول
نمیکنم زیرا در شرایط فعلی تلویزیون را در حال مردن میبینم و در عرصه نمایش کار
خوبی ندیدهام البته امیدوارم این بی احترامی به همکاران هنرمندم تلقی نشود زیرا
این سیاست تلویزیون است که رسانه ملی نباشد بلکه خصوصی باشد.
وی ضمن ابراز تأسف از شرایط
نامساعد اقتصادی و اجتماعی کشور نقش مردم
و مسئولین را از هم جدا دانسته و گفت: مسئولین اگر به فکر مردم بودند این اتفاقات
رخ نمیداد؛ آنها بیشتر به فکر خود و اندیشههای خود هستند. مدتها قبل حدودا دردهه
70 ما هنرمندان به نوعی این شرایط را پیش بینی و به آن اشاره داشتیم اما به ما
گفتند شما سیاه نمایی میکنید و معاند هستید. امروز روی سخنم با مسئولین است چرا
که به مردم چیزی نمیتوانم بگویم زیرا مردم خیلی بهتر از من شرایط را میشناسند و
عملکرد خود را به خوبی بلد هستند و ما روشنفکران چپ اگر به موقع فهمیده بودیم
شرایط امروز اینگونه نبود. در همین راستا فردوسی بیتی دارد که میگوید" اگر
ما خرد داشتیم چنین روزگاری نمیداشتیم"
و در مورد مسئولین هم این بیت صدق میکند که" چو تیره شود مرد را رزوگار همه آن کند کش نیاید به کار".
امروز مسئولین در این
شرایط به سرمیبرند و هرکاری انجام دهند دیگر
فایدهای ندارد؛ زیرا شما نمیتوانید در یک کشوری که سیل زده است کفش تر نشده
داشته باشید. اینگونه نیست که مشکل ما تنها کم آبی و مختص جنوب کشور باشد ؛ هم
اینکه در چشمان مردم لبخند و شور و عشق نیست بیانگر این است که چهل سال ندانستیم
با مردم چگونه رفتار کنیم.
این پیشکسوت عرصه
بازیگری در ادامه افزود: متأسفانه ما نداستیم که شکل برخورد با مردم به کجا میرسد.
من به یاد دارم در نمایشنامه پایان دهه 60 و آعاز دهه 70 واژه عشق را در کارم سانسورکردند و در کاری دیگرم اسم دانشگاهی
را سانسور کردند و یا اشعاری را در کارهای من سانسور میکردند و تمام این کارها
وضعیت حال امروز را رقم زده است اگرچه آزادی بیان در سینما و تئاتر به نسبت آن
سالها بیشتر شده است اما نباید از یاد برد که آزادی بیان را مسئولین به ما ندادند
و این ما بودیم که این آزادی را از آنها گرفتیم.
گفت و گو: اعظم
صفایی